حجم سیاه دونده

ساخت وبلاگ
دَماغاً کیپّاً حَلْقاً لا بَلْعاً کَمَراً نِصْفاً جِسْماً کُتْلِتاً + شصت هفتاد تا مهمون داشتیم تقریبا، قرآن‌خوانی. از مامان آقای سرماخوردگی گرفتم. همسایه گل زعفرون آورده بود، دو کیلو هم گل خریدیم. حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 219 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 14:56


مشوی ای دیده نقش غم، ز لوح سینه‌ی حافظ
که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 221 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 14:56

زندگی رو هم باید جدی گرفت، هم شوخی، امر بین الامرین. کار رو باید وقتی حسش هست تا تهش انجام بدی. کار نصفه، کاریه که حالا حالاها انجام نخواهد شد. حرف رو نباید زد. حرفِ زده واسه خودت تهدیده، واسه بقیه ف حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 196 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 14:56

زیاد پیش میاد که یاد مرکز توانبخشی بیفتم، مثل امشب. بهش که فکر می‌کنم حسم خوب نیست. اونجا هنوز سرجاشه، هنوز ساعت شش دارو میدن، هنوز ساعت نه خاموشیه، هنوز ... نصف شب میاد میگه "خانم یه قرص کارکن بده، حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 199 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 14:56